loading...
♥به رنگـــ احساسـ♥
گل پسر بازدید : 14 جمعه 17 شهریور 1391 نظرات (2)

در میان گونه گونه مرگ ها

تلخ تر مرگی ست، مرگ برگ ها

زان که در هنگامه ی اوج و هبوط

تلخی مرگ ست با شرم سقوط

وز دگر سو٬ خوش ترین مرگ جهان٬

زانچه بینی٬ آشکارا و نهان

رو به بالا و ز پستی ها رها

خوش ترین مرگی ست، مرگ شعله ها ...

شعر از شفیعی کدکنی

ویدا بازدید : 15 پنجشنبه 16 شهریور 1391 نظرات (0)

وقتی کــه نیستی


شکـــــ دارم که بیایی


وقتی هم که می آیــــی


مطمئن نیستـــــــم که میمانی


وقتی هــــم که میروی


نمیدانم که باز میگردی یا نــه…


این دو دلــــــــی ها


دو راهـــــــی ها


دوگانگـــــی ها


مرا خواهد کشت..


بیـــــــــــا…


و یا


یک بار برای همیشه نیـــــــــــا…!

 

 

 

 

ویدا بازدید : 25 پنجشنبه 16 شهریور 1391 نظرات (0)

همیشه گفتی کاشکی اینجا بودی

 

 

کاشکی سرم رو شونت بود کاشکی ...

 


منم میگم کاشکی دلت با دلم بود ..


گل پسر بازدید : 20 پنجشنبه 16 شهریور 1391 نظرات (2)

با تمام وجود گناه کردیم نه نعمت هایش را از ما گرفت و نه گناهانمان را فاش کرد بیندیش اگر اطاعتش بکنیم چه می شود.


گل پسر بازدید : 23 شنبه 04 شهریور 1391 نظرات (0)

گفتم خدايا همنشينم باش گفت من مونس كساني هستم كه مرا ياد كنند گفتم چه آسان به دست مي آيي گفت پس آسان از دستم نده

گل پسر بازدید : 22 شنبه 04 شهریور 1391 نظرات (1)

دیشب با دوستم رفته بودم رستوان، روبروی تخت ما یه دختر و پسر نشسته بودن که پسره پشتش به تخت ما بود، معلوم بود باهم دوست هستن، اتفاقی چشمم به چشمه دختره افتاد، قشنگ معلوم بود پسره عاشقه دخترست، دختره شروع کرد به آمار دادن، سرمو انداختم پایین، دفعه بعدی تحریک شدم با نگاه بازی کردیم.
خلاصه یه کاغذ برداشتمو به دختره علامت دادم، با نگاهش قبول کرد، بلند شدن، پسره جلو رفت که حساب کنه دختره به تخت ما رسید دستشو دراز کرد کاغذ رو گرفت.
براش نوشته بودم… “خیـــــــلی پستی

 

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 12
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3
  • بازدید ماه : 3
  • بازدید سال : 7
  • بازدید کلی : 797